مجله اینترنتی رمز موفقیت

چگونه رویاهای خود را به اهداف آینده تبدیل کنیم: در ده مرحله

چندی پیش فهمیدم که که دیگر رویاهایی در سر ندارم، بلکه اهدافی برای خودم دارم.

همه‌ی ماها رویاهایی در سرمان داریم. اینطور نیست؟

چند درصد از ماها توانستیم این رویاها را به واقعیت تبدیل کنیم و چگونه؟

آنهایی که نتوانستند یا نمی‌توانند در کجای کارشان اشتباه کردند؟

با هم بخوانیم…

مطلبی از یک وبلاگ‌نویس…

حین صحبتهای خود با دیگران متوجه این واقعیت شدم که دیگر فقط رویای مسافرت ندارم یا اینکه آرزوی دیدن اماکن خاصی در سرم نیست، بلکه عملاً برنامه‌ای برای مسافرت خارجه در آینده نزدیک و دور دارم.

همچنین موقعی توجه من بیشتر جلب شد که اطرافیان من فقط آرزوی خیلی چیزها را در سر داشتند و به من هم می‌گفتند این از خوش‌شانسی توست، یا شاید روزی حرفهای تو عملی شود، یا شاید هم نشود. در هر صورت این نظر آنها بود.

ولی زمانی توجه من بیشتر از پیش جلب شد که فهمیدم کمی از حرفهایشان دلخور شدم بدین خاطر که آنها سست و بی‌حال بودند و از نداشته‌های خود و کارهای نکرده خود شکوِه و ناله داشتند.

این موضوع تلنگری به من وارد کرد. من عمیقاً خودم را دگرگون کردم و در طی چندین سال طرز فکر خود را به سمت هدف‌گزینی معطوف نمودم.

می‌خواهید علتش را بدانید؟

اینها هستند:

  • حالا بهتر از قبل می‌فهمم که زمان باارزشترین دارایی من است و متاعی محدود و تمام‌شدنی است پس سعی می‌کنم بهترین استفاده را از آن بنمایم؛
  • دقیقاً می‌دانم خواسته‌ام از زندگی چیست و زندگی ایده‌ال خودم را برای خودم تعریف و تشریح کردم (البته به مرور زمان تغییر می‌کند چون رشد می‌کنم، یاد می‌گیرم و تغییر می‌کنم، ولی در این لحظه دیدگاه و مقصد من مشخص و تعریف شده است)؛
  • خسته شدم از اینکه باید صبر کنم تا همه چیز طبق میل من شود؛
  • مطالعاتم که درباره‌ی افراد موفق و اینکه دقیقاً با چه روندی به خواسته‌ی خود رسیدند باعث تمرکز بیشتر من روی هدفم می‌شود؛
  • همه‌ی این اطلاعات به طریقی در ذهنم مرتب شده و باعث تغییر رفتارم در مقابل زندگی من و روش فکری من شده است.
  • به خودم و تواناییهای خودم ایمان دارم؛
  • وقتیکه زیاد به رویا فرو می‌روم احساس ضعف می‌کنم؛
  • من به وظایفم عمل می‌کنم و رو به سوی پیشرفت دارم؛
  • دیگر به گذشته برنمی‌گردم؛
  • اجازه نمی‌دهم دیگران مرا از اهدافم منحرف کنند ( البته بیشتر وقتها اهدافم را به کسی نمی‌گویم) یا در تصمیماتم مداخله کنند؛
  • می‌دانم که با یک برنامه گام به گام و کار سخت می‌توانم به هر طور زندگی که لیاقتش را دارم برسم؛
  • همیشه از داشته‌هایم سپاسگذار بوده و از زندگی کردن در کاستی یا وفور حتی بدون رسیدن به اهدافم قدردان هستم؛

در حال حاضر که من به این نتیجه رسیدم و روهای من به اهداف تبدیل شده، پس چگونگی استفاده از این رویکرد برای تبدیل رویاهای شما به اهداف را بیان می‌کنم:

یک راهنمای ساده ده مرحله‌ای برای تبدیل رویاها به اهداف:

1 . واضح و روشن باشید.

رویاها اکثراً مبهم و سربسته هستند. بهمین خاطر است که غیرممکن به نظر می‌رسند. و نیز به همین علت است که از همان اول نسبت به آن بی‌اشتیاق می‌شویم.

پس باید کاملاً مشخص و روشن باشیم. یک رویای بزرگ را به اهداف کوچک تقسیم کنید.

2 . همه‌ی حالات ممکن را در نظر بگیرید.

رویایی که هم اینک آنرا به هدفتان تبدیل کردید از راههای متفاوتی قابل دستیابی است.

هرکدام از این راهها را روی کاغذ بنویسید سپس تحقیق کنید. چه تغییری باید در روش فعلی زندگی خود بدهید؟ شاید نیاز است محل زندگی خود را عوض کنید، از شریک خود جدا شوید، شغل دومی را شروع کنید، تحصیلات خود را تکمیل کنید، و غیره.

3 . آنرا به گامهای کوچک بخش‌بندی کنید.

اکنون با پرسشهای “چه چیزی” و “چگونه” روبرو هستید، برنامه‌ریزی برای خود بکنید تا بتوانید پیشرفت را به چشم خود ببینید و تحلیل کنید و گام بعدی را شروع کنید.

4 . تنها یک کار.

اکنون آنرا به گامهای حتی کوچکتر تقسیم کنید طوریکه در نهایت یک کار کوچک، سریع و آسان برای هر روزتان داشته باشید.

مثلاً این کار ممکن است فقط تحقیق روی چیزی باشد، یا تماس با شخصی، یا باز کردن حساب بانکی، عضویت در جایی، دور انداختن متعلقات کهنه و قدیمی ، خریدن چیز جدید، پرسیدن سوالی ، و غیره.

اولین گام همیشه مهمترین گام است. و شروع کردن با کوچکترین گام ممکن برای شما مهم و حیاتی است.

و همینکه آن گام ساده را برمی‌دارید، حرکتی را شروع می‌کنید که پشت سر هم ادامه می‌یابد. و روز بعد هم به همین شکل ادامه می‌دهید. همچنین بعد از برداشتن هر گام احساسی از انجام دادن یک مرحله از کار به شما دست می‌دهد.

5 . حساب کنید.

هر چیزی را می‌توان در قالب آمار بیان کرد.

اگر مثلاً قصد دارید در خانه‌ای متعلق به خودتان زندگی کنید، باید تحقیق کنید و ببینید چقدر در ماه باید پس‌انداز کنید تا به خواسته‌ی خود برسید، و سپس همه‌ی تلاشهای خود را برای رسیدن به رقم موردنظر بکنید. با این روش شما عدد دقیقی در ذهن دارید که باید هدف نهایی شما باشد. اینطوری گام به گام به زندگی ایده‌ال خود نزدیک شده و بدان دست می‌یابید.

6 . محیط زندگی خود را تغییر دهید.

تمرکز بیشتر روی هدفتان برابر است با نزدیکی بیشتر به هدفتان. بنابراین هر چیزی که اطرافتان است باید در همین رابطه باشد. چون چیزهای اطرافتان شما را تحت تاثیر قرار می‌دهند، ولو اینکه خودمان همیشه متوجه آنها نباشیم.

7 . افراد همفکر را پیدا کنید.

کسانی که روزانه با آنها در ارتباط هستید می‌توانند تاثیر زیادی در طرز فکر شما داشته باشند. پس کسانی که وقت‌تان را با آنها می‌گذرانید را هوشمندانه انتخاب کنید.

اگر قصد دارید به موفقیت برسید، از کسانی که شما را پایین می‌کشند فاصله بگیرید، کسانی که ذهن شما را مسموم می‌کنند ترک کنید، و دنبال کسانی باشید که هدفی مثل شما دارند. اینطوری همیشه انگیزه‌مند هستید و دنبال ایده‌های ناب می‌گردید و از همدیگر حمایت می‌کنید.

من اینکار را در محیط آنلاین انجام می‌دهم. بهمین خاطر افراد دیگری مثل بلاگرها، نویسنده‌ها، بازاریابهای اینترنتی، افرادی با کسب‌وکار اینترنتی، و شیفته‌های دیجیتال را پیدا کرده و با آنها در ارتباط هستم.

8 . تصویری از هدفتان در ذهن داشته باشید.

جزئیات زندگی که می‌خواهید برای خود فراهم کنید باید واضح و شفاف باشد چون باعث می‌شود بیشتر و شفافتر آنرا در ذهن تصویر کنید.

9 . با اهداف خود بی‌رحم و بدون ملاحظه باشید.

بعنوان مثال من برای زمان کاری خودم که 4 تا 8 ساعت اولیه صبح پس از بیداری است احترام قائل هستم. در این ساعتها من کاری که عاشقش هستم را انجام می‌دهم، تمرکزم فقط حول همین کار است و نمی‌گذارم حواسم به جای دیگری پرت شود. در این مدت هیچ چیزی نمی‌خورم، با دیگران حتی گفتگوی کوتاه هم نمی‌کنم و از شبکه‌های اجتماعی هم استفاده نمی‌کنم. همه‌ی اینها می‌توانند منتظر باشند تا کارم تمام شود.

این کار روزانه‌ی من است. در این بازه زمانی فکرم بیشتر کار می‌کند و کارهای زیادی را به انجام می‌رسانم. و این موضوع نه تنها باعث خشنودی من است، بلکه مرا به هدفم نزدیک و نزدیکتر می‌کند.

10 . عاشق همه‌ی مراحل کار خود باشید.

اول اینکه باید بدانید این یک فرآیند است، فرآیندی بطول زندگی شما. پس با آن مهربان باشید.

دوم اینکه، از هر دقیقه‌ی کارتان لذت ببرید. چون اگر فقط به هدف نهایی چشم بدوزید و فکر کنید در آنجا به خوشنودی می‌رسید، بدانید که سخت در اشتباهید.

خوشنودی همین الان در همین جاست، در هر کاری که انجام می‌دهید و هر چیزی که دارید. همین کارهایی که برای رسیدن به اهداف خود انجام می‌دهید باید مایه مسرت و شادمانی شما باشد، و همینطور برای شما در همین لحظه موفقیت به ارمغان بیاورد و در آینده‌ی نزدیک موفقتر و شادتر خواهید بود.

کارها باید به این شکل پیش برود تا رویای شما به هدف و سپس به واقعیت تبدیل شود.

شما چی فکر می‌کنید؟ چه چیزی مانع شما در تبدیل آرزوهایتان به اهدافی برای شما می‌شود؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.