آیا به یاد دارید که در ابتدای امسال با خودتان چه عهد کردید؟
سیگار را ترک کنید؟ وزن خود را کاهش دهید؟ بدنسازی کار کنید؟ یا مثبتاندیش باشید؟
و نیز به یاد دارید چقدر راحت بعد از مدت کوتاهی به عادت قبلی خود برگشتید؟
چرا چسبیدن و متعهد ماندن به اهداف اینقدر مشکل است؟
چون تغییر کردن دشوار است. و همینطور هم ترسناک.
ولی شما که نمیخواهید ابتدای سال آینده هم همین اهداف را در پیش بگیرید، چقدر کسالتآور و چقدر خستهکننده خواهد بود!
خوب پس چکار میخواهید بکنید؟
بیایید اولین قدم را بردارید.
نیاز به کاهش وزن دارید؟ بروید باشگاه بدنسازی.
نیاز به مثبتاندیشی دارید؟ هر روز یک جملهی الهامبخش را تکرار کنید.
نیاز به ترک سیگار دارید؟ آدامس نیکوتیندار بخرید.
تغییر عادتها آرام آرام صورت میگیرد. از شما انتظار نمیرود که یک روزه سیگار را ترک کنید. همچنین فکر میکنم در یک هفته بتوانید از شر 10 کیلو اضافه وزن رها شوید. چیزی که انتظار دارم این است که هر روز یک گام برای به ثمر رساندن اهداف خود – هر چه که باشد – بردارید.
در اینجا چند نکته کوچک را برای شما بیان میکنم تا با این تغییرات اندک روزانه به هدف نهایی خود برسید.
1. دستکم 15 دقیقه در هر روز را برای تغییر آن عادت مورد نظر اختصاص دهید.
حتی اگر قدم زدن در محله خودتان باشد، یا یک نخ سیگار کمتر، یا مطالعهی یک مطلب الهامبخش، این کار را بکنید. برخی از این کارها را میتوانید در کنار خانواده یا دوستان انجام دهید. هیچکس دوست ندارد خود را درگیر رژیمهای کسلکننده بکند که بعد از مدتی انزجارآور به نظر میرسد، اینطور نیست؟ پس توپ و راکت تنیس را بردارید و بروید با خانواده یا دوستان خود وقت بگذرانید.
2. واقعیت را بفهمید.
من اضافه وزن داشتم. فکر میکردم همهی خوشی من در غذا خلاصه میشود تا زمانی که تصمیم گرفتم با خودم روراست باشم. اینجا بود که فهمیدم باید دنبال شیوههای زندگی سالم باشم. من واقعاً پول زیادی بابت غذاهای ناسالم صرف میکردم – در صورتی که باید غذای سالم میخوردم تا به خودم ضرر نرسانم.
شما چه ضررهایی به خودتان میزنید؟
تا وقتی که واقعیت را پیدا نکنید، هیچگاه نمیتوانید آنطور که باییسته است هدفتان را دنبال کنید. اصلاح رفتار به ما اینگونه میآموزد که ما رفتارهایی که احساس خوب در ما ایجاد میکنند را تکرار میکنیم. وقتی که هدف شما بزرگتر و مهمتر از لذتهای زودگذر باشد، همیشه به سمت احساسات خوب کشیده میشوید و این با فهم واقعیت امکانپذیر است.
3. اهدافتان واقعبینانه باشد.
من روی کاهش 10 کیلو وزن در بیست روز تمرکز نکردم، در عوض به سادگی تصمیم گرفتم که در هر روز فقط 5 عدد میوه به همراه سبزیجات بخورم. به عقیده من انتخابهای خوب، شما را به سمت اتفاقهای خوب هدایت میکند (متاسفانه حالت عکس قضیه هم صدق میکند)، و هدف من این بود که روزی پنج عدد را صادقانه اجرا کنم. انتظار وقوع معجزه یکشبه را نداشتم. در عوض، تصمیم گرفتم ماهها وقتم را صرف توسعه این شیوهی رفتاری بکنم تا قبل از اینکه هر چیز دیگری در بشقابم بگذارم به تصمیم خودم پایبند باشم.
4. هرگز عادتی را حذف نکنید. آن را با عادت سالمی جایگزین کنید.
سینما را با پاپکورن دوست دارم. همسرم فقط آنهایی که کرهای و نمکی هستند را انتخاب میکند، از این رو من دزدکی یک پاپکورن رژیمی با خودم میبردم. اگر میخواستم عادت خوردن پاپکورن در سینما را خیلی راحت حذف کنم در حالیکه او در کنار من آنها را با لذت میخورد، طولی نمیکشید که قبل از شروع فیلم دستم چرب و چیلی میشد.
در نتیجه اگر هدف شما حذف یک رفتار مشخص است، باید آن را با یک رفتار جدید جایگزین کنید تا این عادت جدید دائمی شود. اگر رفتاری برای جایگزینی رفتار قبلی در نظر نگیریم، خلا ذهنی عمیقی در ما ایجاد میشود که سرانجام ما را به سمت رفتار قبلی میکشاند.
5. کمک بگیرید.
افراد بسیار کمی میتوانند به تنهایی خود را به مقصد برسانند. همهی ما نیاز به تشویق و پشتیبانی در طول این سفر تغییر عادت داریم. در مورد شما، شاید دوستی داشته باشید که به شما هشدار دهد و احساس مسئولیت را در شما یادآوری کند یا به یک گروه ملحق شوید که در این سفر همفکر هستند و یک هدف را دنبال میکنند. تعداد بیشتر باعث قدرت بیشتر شده و مزیتی برای شما محسوب میشود. من با ملحق شدن به یک گروه توانستم در طول یک دوره یک ساله عادتهای سالم غذایی را یاد بگیرم و احساس کردم برای ادامهی راه نیاز به دلگرمی بیشتری دارم.
تغییر عادتهای بد آسان نیست. ولی اگر دنبال راه میانبر نباشید و به تغییرات اندک روزانه قانع باشید به آسانی قابل انجام است و نتایج ماندگاری بر جای خواهد گذاشت. البته شاید هم یک روز به گذشته برگردید، اما این بدان معنی نیست که خود را سرزنش کنید و مقصر بدانید. این را فرصتی بدانید برای پایبند کردن خودتان به هدفتان.